تغییر بازیگران بازی بجای زمین بازی

وقتی یک انسان ترسو رهبری یک ساختار قدرتمند را تصاحب می کند نتیجه هر چه باشد چیزی جز فضاحت و ناکامی نیست. تاریخ ایالات متحده پر است از اشتباهات رهبران و سیاستمداران آن در برهه های متعدد تاریخی و تصمیمات اشتباه و در برخی موارد ضرر ده و گاها غیر قابل جبران. زمانیکه در جنگ جهانی دوم ایالات متحده آمریکا آماج حمله های هوایی هواپیماهای ژاپنی قرار می گرفت بجای اینکه رهبران آمریکا و در راس آنها فرانکلین روزولت بعنوان سی و دومین رییس جمهور آمریکا در صدد تقویت قوای پدافندی کشور باشند یا اینکه راه دیپلوماسی را پیش بگیرد دیوانه وار دستور بمباران هسته ای را در هیروشیما و ناکازاکی داد و صدها هزار انسان بیگناه و زن و کودک را در کسری از دقیقه به تلی از خاکستر مبدل کرد. و این پایان راه نبود. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد که زمینه برای نابود ساختن تمام تسلیحات نظامی اتمی و یا خارج از عرف جهانی باز بود رهبران قدرتهای بزرگ بجای اینکار تصمیم به پنهان کردن آن تسلیحات گرفتند و فقط در قالب یک معاهده بین المللی خود را از استفاده از آن تسلیحات منحوس موقتا منع کردند . اما در تمام این سالها موضوع جهان هسته ای و قدرت هسته ای یک مناقشه دایمی بین کشورهای جهان مطرح بوده و هست. پس از آن بسیاری از کشورهای کوچک و بزرگ جهان به این سلاح مسلح شدند و بسته به شرایط از آن برای پیشبرد مقاصد سیاسی خویش بهره ها بردند اما تا به امروز به غیر از آمریکا که در جنگ جهانی از این سلاح کشنده و ویرانگر استفاده کرد ، هیچ کشوری استفاده نکرده. هجوم وحشیانه و نابخردانه روسیه تحت اشغال پوتین به اوکراین توازن این بازی را بر هم زده. اینبار بیشتر از هر زمان دیگری استفاده از تسلیهات اتمی به واقعیت نزدیکتر است. او تهدید کرده که به محض دخالت نظامی ناتو در پشتیبانی از اوکراین دستش روی دکمه قرمز خواهد رفت و یقینا بعد از آن فجایعی به وقوع خواهد پیوست که زمین را به جنگی اهریمنی و نابود کننده سوق خواهد داد. اما چاره کار چیست؟ دنیا سکوت کرده و پوتین روزانه صدها زن و کودک و افراد غیر نظامی را به خاک و خون می کشد. سکوت بایدن برای چیست؟ آیا دخیل بستن به طناب تحریم می تواند شفای این درد روز افزون باشد؟ آیا بعد از اوکراین نوبت اروپا و کشورهای دیگر نخواهد بود؟ آیا ضعف بایدن قدرتهای هسته ای دیگر مانند چین و کره شمالی را مصمم تر برای برهم زدن قواعد بازی نمی کند؟ آیا حیات کشورهای نفت خیز حاشیه خلیج فارس و در کل خاورمیانه در خطر نیست؟ آیا تبعات این تحریم های عجولانه و شتابزده که موجبات بالارفتن نرخ تورم بی سابقه در جهان مخصوصا ایالات متحده را به دنبال دارد، نمی تواند یک بی نظمی ملی و تهدیدی عله امنیت داخلی آمریکا و غرب باشد؟ آیا عجز و ناتوانی بایدن در مقابل کشورهای نفت خیز که می توانند جایگزین نفت خام روسیه باشند دنیای امروز را نسبت به آینده جهان به رهبری آمریکا بد بین نمی سازد؟ اینها سوالاتی ست که در نهایت به یک پاسخ خواهیم رسید. جهان را احمق ها مدیریت می کنند و وظیفه ملتها بازپس گیری دنیا از رهبران دیوانه است. جنگ جهانی سوم به زودی آغاز خواهد شد و تنها راه محقق نشدن این کابوس تغییر بازیگران بازی ست نه تغییر زمین بازی.

Leave a Reply