حقیقت آزادی از درون آدمی ریشه می گیرد

برای بیرون کردن آخوند از سرزمین خود ، نیازی به لشکر کشی های بین المللی و برانگیختن حس ترحم و دلسوزی غرب و شرق عالم بخود نیست. برای بیرون راندن قومی وحشی و بدوی و تفاله های قادسیه که بیش از هزار سال میهن ما را با قدوم خود ناپاک کرده اند، نیازی به وکالت دادن به تشنگان قدرت و نوکیسگان تهی فکر و بی مایه نیست. برای رسیدن به آزادی نیازی به ویران کردن کوچه و خیابان و بازار نیست. برای رهایی از چنگال دجالان خونخوار و ضحاکان جوانخوار و سپاهیان شیطان ، نیازی به چنگ زدن به ریسمان پوسیده سیاست پیشگان بی رحم و سران کاخهای سفید و سیاه مغرب زمین نیست. برای نابودی گدایان به تخت رسیده کافی ست کتاب بخوانید. کافی ست فلسفه و تاریخ بدانید. کافی ست دردهای درون را بشناسید و علم بر جهالت خود داشته باشید. کافی ست ویروس دیکتاتور پرور را در درون خویش از بین ببرید. کافی ست خِرد را بجای خریت، عقلگرایی را بجای تعصب گرایی ، اجتماع محوری را بجای فرد محوری و نیک اندیشی را بجای کج اندیشی جایگزین کنید. در این هنگام است که ما آخوند درون خود را به بند کشیده ایم. در آن حال است که بر دسیسه های سلاطین و پادشاهی طلبان نامصلح و دیکتاتور منش پی برده و آنها را بی اثر کرده ایم. آن هنگام خواهد بود که بجای کسب اعتبار از جیب سرمایه‌داران غرب و شرق و تولید رسانه های پروپاگاندای دروغ محور و درون تهی، با تکیه بر اراده خویش ، میهن را از بند حاکم و شیخ و مفتی و زاهد و محتسب و شاه و وزیر جاهل رهانیده ایم و لایق آزادی و آزادگی شده ایم. یقین بدانید تا خود به درد خود واقف نگردید، دنیا قدمی برایتان برنخواهد داشت. این تلخ دوا را از کلام تلخ من تناول کن و بکار گیری که راه رستگاری چیزی جز دانایی نیست.

شایان دیبا

Leave a Reply