نام او بانو بود. اوست که متولد می سازد. اوست که پرورش می دهد و اوست که قدرت خلقت دارد. زمین از برای او زیبا شد. بستری سبز و آسمانی نیلگون از برای نمادی از الوهیت و پاکی. اهریمنان بدسرشت او را زن نام نهادند تا منیت او را به بند کشند. تا هویت خلقت را در او بمیرانند. تا گوهر وجودش را به تاراج برند و او را تملک کنند. او بازیچه ای شد از برای دین سازان و سوداگران انسان. او برده ای شد در اختیار نر دیو سیرتان زر و سیم پرست. او را کشتزار خویش کردند تا برایشان بزایند و بپرورانند و کامشان روا دارند. از آن پس بود که او با خویشتن خویش بیگانه شد. زنجیر زنیت را نماد زینت و عزت نامید و بر تملک و اسارت خویش از سوی نامردمان بر خود بالید. زینگونه زن از خود بیگانه شد. گسستن بندهای فریبنده از پای، تامل بر گنج وجود خویش و برخواستن در برابر شر پیشگان ظلمت سرشت با سلاح دانایی تنها راه رسیدن او به هویت مستور شده اوست. بانوان ، مالک تمام سالند نه تنها یک روز از آن. این روز را بهانه سازید برای بازگشت به حقیقت خویش.
روز جهانی بانوان بر پروردگاران زمین فرخنده باد
شایان دیبا