دوباره آغاز می کنم بعد از اینهمه پایانکنار گلواژه های سرد و پژمردهمیان اینهمه پروانه های بی فردابه یاد نخلهای تشنه کارونبه حرمت شکسته باران غرور ارسبه عشق طلعت پاینده ارونددوباره آباد می کنم خاک خشکیده دیارم رادوباره فریاد میکنم سرود رهایی رابه زیر سایه آن بیرق اهوراییقسم به خون شهیدان خفته در آن خاکدوباره […]

دوباره آباد خواهی شد بعد از اینهمه زخمدوباره باز خواهی ایستاد بعد از اینهمه به خون غلطیدن و ماتمدوباره پاک خواهی شد از این همه آلودگی و تیرگیآزاد خواهی شدبه دست توانای فرزندانت ای میهن در غم تنیده من شایان دیبا

گاهی مرز دشمنایها در ایران خلاصه می‌شد به خارج از سر حدات مملکت. به بیگانگانی که قصد تجاوز به خاک ما را داشتند. به آنها اجنبی می‌گفتند و این واژه خلاصه آن چیزی بود که ما از دشمن در ذهن و جان داشتیم. سپس مرز دشمنی ها پس از شورش وحشیانه و مبتذل سال پنجاه […]

در میان مفاخر و بزرگان علم و فرهنگ ایران زمین ، از کودکی یک نام همیشه برایم زنده و جاوید بود. نامی که در زمره بزرگترین نامداران دانش کشورم می درخشید. شاید بواسطه اینکه او نیز در همان شهری دیده به جهان گشوده که مرحوم پدربزرگم نیز در آن دیار تولد یافته و این موضوع […]

جناب مستطاب ، زنده یاد استاد ابوالحسن خان صبا، فرزند ابوالقاسم کمال‌السلطنه به سال ۱۲۸۱ خورشیدی در خانواده‌ای آشنا به موسیقی و اهل ادب و هنر متولد گردید. پدرش، کمال‌السلطنه، پزشک، ادیب و دوست‌دار موسیقی بود. او سه‌تار را به نیکی می‌نواخت و نخستین استاد پسرش بود. صبا نخستین آموزه های موسیقی را از پدر […]

هیچ حکومتی در طول تاریخ و هیچ رهبری جز خودکامگان و دیکتاتورها و اهریمنان انسان خوار دین فروش ، نمی توانند مدعی پاکی و درستی در سبک حاکمیت خود باشد . یقینا حکومت پهلوی چه در دوره زمامداری اعلی حضرت رضا شاه کبیر و چه در زمان سلطنت همایون فال اعلی حضرت محمد رضا شاه […]

نام او بانو بود. اوست که متولد می سازد. اوست که پرورش می دهد و اوست که قدرت خلقت دارد. زمین از برای او زیبا شد. بستری سبز و آسمانی نیلگون از برای نمادی از الوهیت و پاکی. اهریمنان بدسرشت او را زن نام نهادند تا منیت او را به بند کشند. تا هویت خلقت […]